مصاحبه با HT-Gusy
مصاحبه با یکی از گسترش دهندگان هتتریک: گوسی(272466)
این یک مصاحبه دوستانه بین خبرنگار (آترود(1112706)) و گوسی هستش، گوسی که یک دختر ونزوئلایی هستش و به عنوان یک توسعه دهنده برای هتتریک کار میكنه. این مصاحبه در خبرگزاری جهانی (17739) منتشر شده است.
ما کنجکاویم و میخواهیم درباره افرادی که رشته های DNA هتتریک را به سمت خود میكشند را بدانیم.
و این جذاب خواهد بود. این بخاطر این است که بسياری از کاربران فکر میکنند که کار کردن درهتتریک را دوست دارند و آن یک شغل رویایی برایشان خواهد بود. پس این افراد خوش شانس چه کسانی هستند؟
در خبرگزاری هتتریک ما تصمیم گرفتیم که بیشتر درباره افرادی که در هتتریک کار میکنند بدانیم: بدانیم که آنها چه کسانی هستند و داستانشان از چه قرار است؟ امروز ما خوشحالیم که با گوسی مصاحبه میکنیم، دختر ونزوئلایی که در هتتریک در پست توسعه دهنده مشغول بکار است.
این کاملاً غیر معموله.
خبرنگار هتتریک: سلام گوسی از شما بابت قبول این مصاحبه بسیار سپاسگزارم.
شما یکی از سه توسعه دهندگان فعال هتتریک هستید ( به همراه HT-Bodin و HT-Jens و البته در صورتی که HT-Daniel رو حساب نکنیم سه نفر میشید.) بخصوص اینکه شما تنها خانم در اون تیم گسترش دهندهاید. ما فکر میکنیم که شما باید ماجرای جالبی رو داشته باشید و میخواهیم بیشتر دربارهتون بدونیم. بیایید با اصول سوالاتمون ُ آغاز کنیم، میشه خودتون معرفی کنید؟
گوسی:سلام، من گوسی هستم. اسم اصلی من ماریاست ولی وقتی که بچه بودم من ُ گوسی صدا میزدند و هیچ واکنشی نشون نمیدم که اگه کسی من ُ با این اسم صدا بزنه:دی
خبرنگار: لطفاً بطور کلی از علاقه تون نسبت به فوتبال برای ما بگید
گوسی:من یکی از طرفداران باشگاه رئال مادریدم و اون طور که یادمه خیلی ساله که هوادار این باشگاه هستم و من علاقه زیادی به فوتبال دارم و به ویژه یک بازیکن هاکی هستم، اما بیشتر دوست دارم مسابقات هاکی رو تماشا کنم تا این بازی انجام دهم.
خبرنگار: آیا تا به حال یک بازی فوتبال ُ توی ورزشگاه تماشا کردهاید؟ اگه تماشا کردید بگید که آیا بازی خاصی یا مهمی بوده و بعلاوه میشه بگید که چه مسابقه چه تیمی بوده؟
گوسی:بله البته، مهم ترین بازی که خیلی وقت پیش دیدم توی ورزشگاه سانتیاگو برنابئو بود، دربی اتلتیکو مادرید با رئال مادرید بود، استادیوم اونقدر ُپر بود که جای سوزن انداختن نداشت و وقتی که داخل استادیوم بودم و دیدم که کاملاً پر شده از این بابت شوکه شدم!! و تیم ما یعنی رئال مادرید اون بازی رو با نتیجه سه بر دو برنده شد، عجب بازی بود!
خبرنگار: تعداد کمی از ورزش ها میتونن روی ذهن آدم تاثیر قوی بذارن نمونهاش همین فوتباله. اجازه بدید سوالات شخصی ازتون بپرسم. اگه من بیام خونهتون و وارد اتاق شما بشم، فکر میکنید که از تو اتاقتون چی پیدا میکنم؟
گوسی: یک تخت و دوتا کمد:دی، قطعاً چیز دیگه ای جز یک رختخواب گرد و یه چند تا اسباب بازی روی زمین که متعلق به سگم هستش ُ پیدا نمیکنید.
یک ونزوئلایی در کشور سوئد:
خبرنگار: در ونزوئلا، یک راننده سابق اتوبوس در سال 2013 به یک رئیس جمهور تبدیل شد یه چیزی که تا به حال در اروپا سابقه نداشت. زندگی توی ونزوئلا در مقایسه با زندگی درغرب اروپا باید تفاوت های عمده ای داشته باشه! بنا به تجربه خودتون میتونید به ما بگید که سه چیز مهم درمورد زندگی در غرب اروپا چیه؟ و دو چیزی که شما از دستش دادید؟ آیا یکیش میتونه وطنتون باشه؟
گوسی: من ترجیح میدم که درباره رئیس جمهور ونزوئلا و وضعیت سیاسی کشورم صحبت نکنیم.
من هیچی درباره اروپای غربی نمیدونم اما به نظر من سه چیز درباره زندگی در سوئد:
1- اینجا فقط کار میکنند، تاخیر و بد قولی و ناراحتی به ندرت در زندگی های روزمره اتفاق میفته.
2- اینجا مردم به همدیگه اعتماد دارند مگر اینکه اعتمادشون نشون ندادن خلافش ثابت بشه، درست بر عکس ونزوئلا
3- هیچ فقر و فاصله طبقاتی اجتماعی در این کشور وجود نداره.
و دو چیزی که من خیلی دلتنگشم خانواده و آب و هوای کشورمه، اوه ببخشید یه قسمتی جا انداختم:
1- من دلتنگ شادی و شوخی ها و لطیفه گفتن های مردم کشورم هستم و اما مردم سوئد خیلی جدی هستند.
2- موزیک و رقص آمریکای لاتین
خبرنگار: سوئد و دیگر کشور های اسکاندیناوی بطور گسترده ای در نظر گرفته شده تا به حفظ مدل جهانی ایده آل و برابری جنسیتی و حقوق مدنی بپردازند؛ آیا شما موافقید؟؟ آیا این تفاوت بین زنان مورد بحث قرار میگیرد؟ (بیشتر بطور کلی در صنعت و معدن و IT در بین ونزوئلا و سوئد وجود داره درسته؟)
گوسی: بله من کاملاً با برابری جنسیتی موافقم و هیچ مشکلی با اون در پیدا کردن شغلم نداشته ام، اما دربیشتر رویکردهای شخصی متونم این ُ بگم که در ونزوئلا نه تنها زنان در خانه به مراقبت بچه ها میپردازند بلکه اونها دربیرون خانه هم کار میکنند. ولی در اینجا (سوئد) این چنین نیست و من رابطه هارو دوست دارم من میتونم روابط عاطفی بین پدران با فرزندانشون ُ ببینم.
خبرنگار: لطفا برای ما چند تا خاطره جالب درباره زندگی تون در سوئد بگید.
گوسی:من الان هیچ حکایت خنده داری به ذهنم نمیرسه. یه دونه یادمه ولی زیاد جالب نیست: اولین باری که به سوپر مارکت رفتم 2 ساعت طول کشید تا خرید کنم چون برای گفتگو با صاحب سوپرمارکت باید ازGoogle translate استفاده میکردم آخه سوئدی بلد نبودم!
خبرنگار: این باید یه خرده عجیب باشه برای هر کی که به عنوان شاهد در اونجا است! چه تفاوتی بین کار کردن بایک گروه سوئدی و کارکردن بایک گروه ونزوئلایی هستش؟ چطوری با اون تفاوتها کنار میای؟
گوسی: تفاوت اینه که در ونزوئلا اتاق حمام زنان و مردان جدا هستش ( شوخی)
فکر میکنم که بیشتر مردمان سوئد در محل کارشون بی خیال اند! اونها کفشهاشون در میآرند و درصورت نیاز بچه ها و حیوانات خانگی شون ُ به محل کارشون میآرند و اونها در موقع کار میان وعده غذایی و قهوه فیکا میخورند.
ولی در سوئد اینطوری نیست محیط کار خیلی رسمیه و برنامه های منظم و قوانین زیادی داره و من باید این ُ اعتراف کنم که در ابتدای کار در سوئد من گاهی اوقات آزرده میشدم اما حالا متوجه شدم که این کارا براشون عادی شده.
خبرنگار: هرکی یه مشکلی توی زندگیش داره! مشکل ترین چیز ممکن از نظر کاری در هتتریک و کار در سوئد چه چیزی بوده؟
گوسی:خب، من عاشق کار کردن توی هتتریک ام و محیط کارم که توی یک دفتر هستش عالیه و دوستش دارم و فکر میکنم سخت ترین چیز زبانه، البته به کار کردن ربطی نداره ها! چون زبان بین المللی انگلیسیه و سختیش اینه که باید ازش استفاده کرد و با عموم انگلیسی گفتگو کرد! همکارای من همیشه با من با ملاحظه رفتار میکنند و تا هر وقتی که من به زبان انگلیسی صحبت میکنم اونا هم به زبان انگلیسی بامن صحبت میکنند و البته بعضی وقتا هم توش گیر میکنند و این به نوعی ناراحت کنندهاس که دریک گروه خارجی باشی و درک نکنی که اونا چی میگن چون به زبان کشور خودشون صحبت میکنند.
خبرنگار: یه ونزوئلایی رو یادمه که یه سوئدی رو دیده بود که روی یه صخره مثل مارمولک دراز کشیده بود و داشت حمام آفتاب میگرفت و از این بابت شوکه شده بود و یه چند ماه بعد خود همون ونزوئلایی روی صخره ها دراز کشیده بود و داشت حمام آفتاب میگرفت، واقعاً عجیبه!
گوسی: بله دقیقاً! وقتی که فصل تابستون فرا برسه من هر وقت که بتونم جلوی آفتاب دراز میكشم و حمام آفتاب میگیرم.
خبرنگار: از اون موقع که ما به کاربران ونزوئلایی اشاره کردیم، بعضی از مربیان احساس کردن که شما زمانی که در سوئد هستید نگرشتون تغییر پیدا کرده و فرهنگتون عوض شده، آیا فکر میکنید که زندگی کردن در سوئد روی شما تاثیر گذاشته؟
گوسی:من اینطور فکر نمیکنم، كه خیلی تغيیر کرده باشم و هیچ یک از دوستام و خانوادهام درباره اش بهم نگفتهاند. اما من فکر میکنم که این احساسات که تغییر میکنه و چون قبل از این که گسترش دهندگی هت تریک (HT) رو به عهده بگیرم یک مدیر انجمن (MOD) بودم و تمام وقت رو در انجمن ونزوئلا بودم و به پاک بودن انجمن کمک میکردم و حالا توانایی کمک کردن از راههای مختلف ُ دارم و بخاطر همین هم هر روز رشد این توانایی ها رو در وجود خودم حس میکنم.
یک دختر و یک بازی مربیگری آنلاین:
خبرنگار: از اونجایی که ما درباره انجمنها و تجربه شما رو نقل و قول کردیم، بیایید به قسمتی که ابتدا داشتم بحث میکردیم برگردیم. خب، شما چطوری با هتتریک آشنا شدید و چه چیزی باعث شد که در این بازی باقی بمونید؟
گوسی: در شرکتی که کار میکردم بیشتر همکارام هتتریک بازی میکردن و اینطوری منم با هتتریک آشنا شدم و به بازی کردنش پرداختم. من اولاش خیلی خودم با هتتریک درگیر نمیکردم تا اینکه به انجمن ها پیوستم و عضوشون شدم و اون موقع دیگه خودم ُ با هتتریک کاملاً مشغول (درگیر) کرده بودم. این انجمن ها بودن که من ُ وادار کردن تا در هتتریک موندگار بشم.
خبرنگار: بیایید به بحث بازی برگردیم. آیا خودتون ُ به یک مربی خوب میبینید؟ آیا برخلاف دیگر گسترش دهندگان، هنوز رقابت میکنید (به رقابت میپردازید)؟ اگه جوابتون مثبته بگید چرا و چگونه این کار انجام ؟دید؟
گوسی:خب، بستگی به این داره که شما اون مربی خوب ُ چی صدا بزنید؟ من هیچ وقت به بازیهای استراتژیکی علاقهای نداشتم، اما فکر کنم وقتی که در دسته بالاتری بودم، به خوبی پول در میآوردم و تیمم بهینه سازی میکردم تا بدون صرف هزینه بالا تیمم نتیجه خوبی بگیره. در ادامه من هنوزم دارم به رقابت میپردازم و توی گروهم در رده ی چهارم هستم و این برای من مطلوب نیست! و من همانند دو فصل قبل تلاش نمیکنم که همه مسابقاتم ُ برنده بشم، به دو دلیل: اول اینکه وقت زیادی رو برای هتتریک (بعنوان HT) صرف میکنم و دوم اینکه فکر میکنم برای بقیه مربیان عادلانه نباشه وقتی که من یک گسترش دهنده ام و به همه چیز توی هتتریک دسترسی دارم.
خبرنگار: بیایید نظرتون از بازی بدونیم، بازی رو چطور میبینید؟ آیا هرکسی میتونه اون ُ به سادگی بازی کنه؟ آیا این بازی بیشتر اساس بر اقتصاد هستش یا مربی گری؟ آیا انجمن شامل بخشی از یک بازی بزرگ میشه؟ به همین ترتیب... فلسفه بازی شما در هتتریک چیه؟ شما در بازی از چه چیزی خوشتون میآید؟
گوسی: من فکر کنم قبلاً این سوال ُ جواب دادم. فکر کنم هتتریک برای هر کسی متفاوت باشه و بازی کردن و اقتصاد بخش مهمی از بازی هستش و اما انتخاب با خود کاربران ِ که روی کدوم یکی تمرکز کنند! بدیهی است که انجمن بخش بزرگی از یک بازیه و من قبلاً در مورد فلسفهام صحبت کردهام و اونچه که من دوست دارم برنامه دراز مدت جامعه هستش. من قبل از شروع کردنم به کار در اینجا کلی دوست واقعی داشتم و کسانی که توی هتتریک ملاقاتشون کردم .
خبرنگار: الان مشغول چه کاری هستید؟
گوسی: یک ابزار جدید برای حامیان پلاتینی: تخمین تمرین. البته این کار بسیار ساده تر از «عملکرد آنلاین» هستش که پیش از این انجامش دادم اما با جنبه فان باهاش برخورد می کنم و من خیلی از این کار خوشم میآد و دوست دارم در پایان جستجو کنم و تا اینکه ببینم چه چیزی در جزئیات کار وجود داره.
خبرنگار:جالب ترین بخش های کار شما چه چیزی هستش ؟
گوسی:همه چیز برای من جالبه!!! منظورم اینه که درست، من میگم شغلم دوست دارم. من واقعاً صبح روزهای دوشنبه خوشحالم که به سرکارم برمیگردم.
خبرنگار: این امید بخش، که شما کار تون رو خیلی زیاد دوست دارید. اجازه بدید که به شما حق انتخاب یکی از گزینه های زیر رو بدم شما کدوم یکی از این کارها رو (گزینهها) ترجیح میدید؟ چرا؟
الف) گسترش دادن دوباره از هیچ (یعنی از اول این کار شروع کنید) این موقعی یه که شما میتونید خلاقیتتون نشون بدید.
ب)تغییر یه چند تا از کدهای قدیمی، رفتن به اعماق تفکرات قدیمی گسترش دهندگان و حتی شاید مثل ِ Bjorn's.
ج)حل کردن مشکلات سایتهای خراب و خیلی قدیمی و بهبود دادن آنها
گوسی:من قطعاً گزینه ب رو انتخاب میکنم. بعدشم گزینه ج مورد نظرم خواهد بود، حل کردن مشکلات سایت میتونه نا امید کننده باشه اما در آخر وقتی انجامش بدیم مورد رضایت کاربران خواهد بود
خبرنگار: یک زن در صنعت IT عادیه و زنی که فوتبال دوست داره عادی یه و زنی که عضو بازی انلاین مربیگری فوتباله و داره توی اونجا کار میکنه عادیه. لطفاً درباره این چند تا جمله ام بحث کنید و به ما پاسخ بدید.
گوسی: خب، من مطمئنم که تنها زنی نیستم که این کار ها رو انجام میده! باید اعتراف کنم که قبل از این که توی هتتریک عضو بشم تصور این ُ نمیکردم که یه روزی گسترش دهنده هتتریک بشم، اما بعد از این که یک کاربر همه کاره شدم همه چیز تغییر کرد، که من، مهارتهای IT و تمایل رفتن به سوئد رو داشتم و فکر کنم که این ائتلاف خوبی بود چون من این جا هستم!
خبرنگار: خب ما به انتهای مصاحبه رسیدیم. گوسی، از این که برای این مصاحبه وقت گذاشتی ممنونم و در تمامی کارهایت چه در هتتریک و چه در زندگیت موفق و موید باشی.
2014-06-23 09:28:17,
4704 views
Link directly to this article (HT-ML, for the forum):
[ArticleID=18056]